روایاتی از پیامبر در مورد آزارهایی که اهل بیت پس از ایشان خواهند دید(از منابع اهل سنت)
أجملوا في طلب الدنيا فإن كلا ميسر لما خلق له . در طلب دنيا معتدل باشيد و حرص نزنيد ، زيرا به هر كس هر چه قسمت اوست مي رسد .
روایاتی از پیامبر در مورد آزارهایی که اهل بیت پس از ایشان خواهند دید(از منابع اهل سنت)
  نگارش شده در تاریخ:جمعه 30 دی 1391برچسب:, 13:21  
ابن عباس گوید : امام حسن  ، امام حسین  ، حضرت زهرا (س) و امیر مومنان  یکی پس از دیگری خدمت پیامبر رسیدند . نگاه پیامبر  به هریک که می افتاد ،‌ می گریست . یاران از علت این کار سوال کردند . آن حضرت  – در ضمن گفتاری طولانی – فرمودند :
سوگند خدای را که بر تمام خلق پیامبرم گرداند ! من و این چهار نفر عزیزترین خلق نزد خداییم و من هیچکس را چون اینها دوست نمی دارم . اما علی ابن ابی طالب  ، او برادر من ، شقیق [نیمه] من و پس از من عهده دار امر ولایت و خلافت است . او پرچم دار من در دنیا و آخرت می باشد ....
هنگامی که اورا دیدم به گریه افتادم ، زیرا به یاد آوردم که امت من با او تزویر کرده و او را از جایگاه من که خدا به وی اختصاص داده است ، کنار می زنند....
اما دخترم فاطمه (س) سرور زنان عالم از پیشینیان و آیندگان است . او پاره تن من ، روشنی دیده من و میوه قلب من است . او روح میان دو پهلوی من و حوریه ای است در سیمای انسان . هنگامی که برابر پروردگاردر محراب عبادت می ایستد ، نور او برای فرشتگان آسمان چنان می درخشد که ستارگان برای اهل زمین پرتو می افکنند . خداوند به عبادت او مباهات کرده و می فرماید :
" ای ملائکه من ! بنده ام فاطمه را ببینید چگونه در برابر من ایستاده و از خوف من شانه هایش به لرزه افتاده و با قلب خویش به عبادت من روی آورده است . گواه باشید که شیعیان اورا از آتش ایمن گردانیدم ."
هنگامی که چشمانم به او افتاد ، بد رفتاریها که پس از من با او خواهد شد در نظرم آمد . گویی می بینم ذلت و خواری در خانه اش راه یافته و مردم حرمت اورا نگاه نداشته و حقش را برده اند و از میراثش محروم نموده اند و پهلویش را شکسته و طفلی را که در شکم دارد می کشند و او فریاد می کند :
یا محمداه!!!!!
لیکن کسی او را اجابت نمی کند و هرچند یاری می طلبد ، به فریادش نمی رسند . پس از من پیوسته غمناک و گریان خواهدبود . گاه بر قطع شدن وحی الهی از خانه خود می گرید و گاه از فراق من می نالد . چون شب فرا رسد وحشت سراپای وجودش را فرا گیرد ، زیرا زمزمه قرآن در عبادت شبهایم را نمی شنود .
او پس از آن همه عزت و سربلندی در زمان پدر ، خود را خوار و ذلیل می یابد . از این رو خداوند فرشتگان را برای انس او مامور می نماید و آنها وی را بانگ می دهند – آنگونه که مریم را می خواندند – و می گویند :
"ای فاطمه! خداوند تورا برگزید و پاک و پاکیزه قرارت داد و تورا از میان زنان جهان گلچین نمود و برتری بخشید .
ای فاطمه ! به عبادت پروردگارت مشغول باش . سجده کن و رکوع به جای آور همراه با رکوع کنندگان ."
پس آنگاه مریضی او شروع گردد و به بستر بیماری افتد . خداوند مریم دختر عمران را برای پرستاری و انس او نزد وی فرستد . پس فاطمه (س) گوید :
" پروردگارا ! از زندگانی به ستوه آمده ام و از مردم دنیا ملول گردیدم . مرا به پدرم ملحق ساز ."
خداوند عزوجل نیز ( دعایش را مستجاب نموده و ) اورا به من ملحق خواهد نمود . از خاندان من او اولین کسی است که نزد من خواهد آمد . در حالیکه اندوهگین و غمناک از حق غصب شده خود است و او را به شهادت رسانده اند ، بر من وارد خواهد شد . من هنگام مشاهده این حالت به درگاه خداوند عرض خواهم نمود :
"خداوندا ! لعنت نما کسی را که بر فاطمه (س) ستم نمود و مجازات کن کسی را که حقش را ربود و خوار و ذلیل ساز کسی را که او را خوار کرد و در دوزخ جاویدان گردان کسی را که بر پهلویش زد و فرزندش را کشت "
آنگاه فرشتگان آمین خواهند گفت .

فرائد السمطین ، جوینی شافعی : 2/35

 



نظرات شما عزیزان:

بهمن
ساعت17:09---30 دی 1391
سلام من لینکت کردم شما هم منو لینک کنید مرسی
پاسخ:slm/chashm


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|

کلیه حقوق این وبلاگ برای نویسنده محفوظ می باشد. باشد.